جدول جو
جدول جو

معنی راحت آباد - جستجوی لغت در جدول جو

راحت آباد
(حَ)
دهی است از دهستان لواسان کوچک از بخش افجۀ شهرستان تهران که در شش هزارگزی راه گلندوک و شش هزارگزی راه عمومی واقع است. محلی است کوهستانی و سردسیر و سکنۀ آن 302 تن میباشد. اهالی شیعه و فارسی زبان اند. آب آن از چشمه سار تأمین می شود و محصول آن غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ)
دهی از دهستان گندمان بخش بروجن شهرستان شهرکرد که در 25 هزارگزی جنوب بروجن و 30 هزارگزی راه پل کوه به بروجن واقع است. محلی کوهستانی، معتدل و دارای 131 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و محصول عمده آن غلات، حبوبات و کتیرا، و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
ده کوچکی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان واقع در 40هزارگزی شمال شرقی کرمان و 6هزارگزی غرب راه مالرو شهداد به کرمان، سکنۀ آن 5 تن است، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(حِ)
دهی از دهستان نیگنان بخش بشرویۀ شهرستان فردوس، 37000گزی شمال باختری بشرویه، سر راه مالرو عمومی بشرویه به نیگنان. جلگه، گرمسیر، سکنه 45 تن، شیعه، فارسی زبان. آب آن از قنات. محصول غلات، پنبه، ارزن، باغات، میوه، ابریشم، تریاک. شغل اهالی زراعت و کرباس بافی. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
دهی است از شهرستان ری نزدیک تهران به میانۀ مغرب و جنوب غربی آن با 1905 تن سکنه، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(صِحْ حَ)
دهی جزء دهستان اشتهارد بخش کرج شهرستان تهران 7000گزی جنوب باختر کرج. کنار راه کرج به اشتهارد. سردسیر. سکنه 176 تن. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات، بن شن، صیفی، چغندر قند، لبنیات. شغل اهالی زراعت. راه ماشین رو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(رَ)
دهی از دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان اهر. سکنۀ آن 912 تن. آب آن از چشمه و اهرچای. محصولات آنجا غلات و زردآلو. در دو محل به فاصله دوهزار گز بنام رشت آبادقدیم و جدید معروف است. سکنۀ رشت آباد قدیم 318 تن است. دبستان دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان دربقاضی بخش حومه شهرستان نیشابور واقع در 15هزارگزی جنوب خاوری نیشابور، منطقه ای است جلگه ای و هوایی گرم دارد، سکنۀ آن 506 تن است که مذهب تشیع دارند و به ترکی و فارسی سخن میگویند، آب آن از قنات تأمین میشود و محصول آن غلات، و شغل مردم مالداری است و راه مالرو دارد، (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
نام محله ای است به مغرب سمرقند، و قبر تیمور در مدرسه محمد سلطان نوادۀ تیمور به همان محله، و قبر محمد سلطان نیز به همان مدرسه است، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(غَ / غِ لَ زَ دَ / دِ)
آرام بخش. (آنندراج) :
چه روح افزا و راحت باری ای باد
چه شادی بخش و غم برداری ای باد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
تصویری از راحت باش
تصویر راحت باش
فرمانی که نشانه پایان یافتن یا تعطیل کوتاه مدت تمرین نظامی است
فرهنگ فارسی معین
از روستاهای چمستان شهرستان نور
فرهنگ گویش مازندرانی